۱۳۹۱ اسفند ۲۳, چهارشنبه

دوست مهاجر عزیز با شما هستم

سلام
هفته پیش توی یه ورک شاپ کاریابی شرکت کردم. رویهم 9 نفر کار آموز بودیم و 5 نفرمون ایرانی. بنا به درخواست مدرس همه با هم آشنا شدیم و خوب از همه جا صحبت کردیم. حالا ذهن من رو چند تا سوال در مورد هموطنان عزیز پرکرده. البته ممکنه این ویژگی ها توی ملیت های دیگه هم باشه اما من درباره خودمون صحبت می کنم:

آقای محترم / خانم عزیز:
- چرا وقتی اینقدر ناراضی هستید در حالیکه 3 ماه هم از اومدنتون نمی گذره، بر نمی گردین؟ I am crazy I am here آخه یعنی چی؟
- مگه وقتی داشتین اقدام می کردین و بعدها وقتی منتظر جواب بودین در مورد کشوری که قراره بقیه عمرتون رو توش بگذرونین تحقیق نکردین؟ مثلا مهندس گرامی شما نمی دونستین باید اینجا دوره بگذرونین؟!!!
- شما هر چقدر هم توی رشته خودتون دانش داشته باشین تا نتونین اون دانش رو منتقل کنین موفق نمی شین. چرا نمی خواین قبول کنین که وقتی انگلیسی حرف می زنین معلوم نیست چی میگین؟ لطفا زبانتون رو تقویت کنین. در این مورد اگه بخوام مثال بزنم باید کتاب بنویسم. 
- چرا هر وقت می خواین خودتون رو بالا ببرین و از خودتون تعریف کنین باید همراه با تحقیر بقیه باشه؟ it is cheap for me to work as a nurse..the doctors in my country much better than doctors here. they don`t hire me because I am better than them and they are afraid. (من اشتباهات رو تصحیح نکردم تا متوجه عمق فاجعه باشین)
- و در آخر این آمارا رو از کجا میارین؟ I know nobody can do... in Canadaآخه پدر من از کجا می دونی؟

جون من راستشو بگین...والله . من عصبانی هستم دیگه...
البته یه دوست خوب و بی ادعا هم پیدا کردم ...خدا روشکر.

و در پایان ما خوبیم. خودمون رو واسه سال نو آماده می کنیم. سبزه کاشتیم... و اگه نرسیدم بیام و بنویسم سال نو همگیتون مبارک حتی شما آقای محترم و خانم عزیز

۳ نظر:

پریسا گفت...

اینها که گفتی درسته. کاریش هم نمیشه کرد. :(
سال نوی شما هم مبارک باشه. امیدوارم سالی پر برکت و شادی در پیش رو داشته باشی.

بانو گفت...

خدا یا باید به ما صبر بده، یا یه جفت پا که از دست این آدما فرار کنیم!
خدا رو شکر من دومیش رو دارم :D

ویدا گفت...

عزیز دلم واست یه سال رویایی آرزو میکنم . بوس