۱۳۹۱ اسفند ۴, جمعه

ایجاد شبکه اجتماعی - توجه لطفا

سلام
زندگی روی یک روال معمولی و یکنواخت در جریانه. خرید ، دنبال کار گشتن، آخر هفته با دوستا بیرون رفتن، مهمون بازی و ...علت اینکه من اینجا همه جزییات رو نمی نویسم اینه که فکر می کنم دوستای خوبم زحمتشو می کشن و توی وبلاگاشون کلی اطلاعات در مورد تمام اینا میدن و من تا حالا مورد جدیدی پیدا نکردم. البته اگر برم جای جدید و چیز جدیدی ببینم حتما در موردش می نویسم. 
و اما بریم سراغ موردی که می خوام در بارش بنویسم . چند روز پیش رفتم welcome center. قرار داشتم برای ورک شاپ کاریابی. یه خانم به اسم لوسیانا مسول این کار بود . اول رزومه منو نگاه کرد و خوب گفت شکل کلیش خیلی خوبه، یه چند مورد ایراد هم داشت که برطرف کرد. اما  مورد اصلی که روش خیلی تاکید کرد ایجا یک شبکه اجتماعی یا ایجاد ارتباط بود یعنی همون networking and connection. نظرش این بود که این سریعترین راه برای پیدا کردن کار هست. یه چند تا جزوه و کتاب PDF هم داشت که بهم داد. اما متاسفانه من هیچ community ایرانی اینجا نمی شناسم که از اونجا شروع کنم. قراره از کتابخونه شروع کنیم و بریم سراغ community های دیگه که توی منطقمون هست. اما من می خوام از همین وبلاگ هم برای این کار شروع کنم. توی این 3-4 سالی که این وبلاگ رو می نویسم با خیلی ها آشنا شدم. امیدوارم که اینجا رو بخونین ... شما که توی تورنتو کار می کنین و یا جای دیگه و اینجا آشنا دارین می تونین توی پیدا کردن کار به من کمک کنین؟ زمینه کاری من تدریس زبان و کارهای دفتری هست. 
از توجه شما ممنون

بعدا نوشت: الان کلی ازتوجه شما انرژی گرفتم...از همتون ممنون

۱۳۹۱ بهمن ۲۰, جمعه

طاقتشو ندارم

نمی دونم چرا وقتی از ایران میای بیرون دل نازکتر میشی. دیگه تحمل شنیدن اخبار بد از ایران رو ندارم. به محض شنیدن گرفتاری مردم یا دیدن یه عکس ناراحت کننده ، اشکم سرازیر میشه. نمی تونم درباره گرسنگی ، کمبود دارو، خشونت و هزار کوفت و زهرمار دیگه که داره سر مردمم میاد بشنوم و جلوی اشکامو بگیرم. خیلی سعی می کنم که بخودم بقبولونم که مردم یه جوری این مراحل رو می گذرونن، اما نمیشه. کاش می شد یکاری کرد. با حرف زدن مشکل این مردم حل نمیشه. خدایا...
بنظرم چیزی که باعث میشه مردم یه کشور شرایط پناهندگی رو داشته باشن فقط جنگ نیست، ... تو روخدا بزارین مردم من هم از اونجا فرار کنن...