سلام به همگی،
اولا که من الان خیلی خوشبختم چون میتونم فنگلیش تایپ کنم و فارسی تحویل بگیرم.
بعدش هم که ۱۲ دسامبر شد یک سال که ما اینجائیم. همه چی طبقه روال همیشگی آرومه و ما هم خوشحالیم. کارم رو خیلی دوست دارم و رئیسم یه خانوم فوق العادهست.
مامان هم هنوز اینجاست، و کاش میتونست همیشه بمونه.
آرینا هم میره مدرسه و میاد. تازگیها یکم پرخاشگر شده، که نگرانم میکنه. توی مدرسه هم دست به غذاش نمیزنه. وقتی میاد داره از گرسنگی هلاک میشه. مامان بخصوص خیلی نگرانه. همش میگه برو با یه مشاور صحبت کن... نمیدونم والا. دوستایی که بچه دارن اگه تجربهی مشابه دارن کمک کنن لطفا.
ساله جدید هم داره میاد و ما برنامهٔ خیلی خاصی نداریم فعلا.
آخر از همه هم یلداتون مبارک