۱۳۸۸ اردیبهشت ۳, پنجشنبه

اندر احوالات بدجنسی من


همین الان یک بدجنسی کردم به چه بزرگی و دارم حال می کنم. قضیه مربوط به محل کارم میشه. توی این شرکتی که من کار می کنم 5-6 نفر هندی هم هستند. البته خدا رو شکر صاحب شرکت ایرانیه. جا برای تاسف خوردن از وضعیت اینجا بسیار زیاده اما من امروز فقط به یه موردش اشاره می کنم .

خوب داشتم می گفتم. این خانمها و آقایون هندی شرکت ما، بسیار کارنادان و نالایق هستند و در عین حال بی نظم و شلخته. (به ذات خراب و بدجنسیشون کاری ندارم). بخصوص حسابدار شرکت که بین این هندیها آدم خوبیه اما شلختگی و بی نظمیش واقعا عجیب غریبه. فکر می کنم حسابداری باید یکی از منظم ترین بخش های یک شرکت باشه. اما وارد اتاق حسابداری ما که بشین اولین چیزی که توجهتون رو جلب می کنه تپه های از کاغذه، از قبض گرفته تا ال سی ، صورتحساب، گزارش و همه هم قاطی پاتی. کافیه شما از حسابدار عزیز سراغ یک سندی رو بگیرین که مثلا هفته پیش بهش دادین. فکر می کنین ایشون میره سراغ بایگانیش؟ نخیر. ایشون شیرجه می زنه توی اون تپه های کاغذ و شروع می کنه به گشتن که البته اکثر وقتها نتیجه ای نداره.
خلاصه ، چند وقت پیش این آقای حسابدار یک سری کاغذ آورد ( که بعدا فهمیدم مال رییس امور مالی بوده ) و با کلی عذرخواهی و تشکر از من خواست که چون سرش شلوغه براش اسکن کنم. من هم چون کاری نداشتم قبول کردم. اما از اونجایی که به هندی نمی شه رو داد این قضیه هی تکرار شد و تکرار شد تا جایی که فهمیدم وقتی خودش هم بیکاره باز هم اینکارو می کنه. یکی دوبار بهش گفتم چرا از اسکنر توی اتاق آی تی استفاده نمی کنه. که رفت و خودش این کارو انجام داد. اما اخبرا یاد گرفته که بگه اون اسکنر خراب شده. تا همین الان که دوباره با دو تا نامه اومد و خواست براش اسکن کنم. من هم با کمال بدجنسی گفتم که خیلی کار دارم و نمی تونم. در حالیکه اصلا کاری نداشتم. آخه باید بفهمه که من منشی خصوصیش نیستم و قرار نیست این کارهای خورد و ریز رو برای اون انجام بدم. البته من اصلا آدمی نیستم که بگم چون این کار کار من نیست انجامش نمی دم. اما این یکی دیگه داشت میشد وظیفه و اصولا هندی ها قدرت درک این مساله رو ندارن که داری بهشون لطف می کنی. حالا اگه فقط من اسکنر داشتم یه چیزی اما توی این دفتر پره از اسکنر و پرینتر و ... و این آقا می تونه خیلی راحت یک اسکنر واسه اتاق حسابداری بخره اما از بس تنبل و از زیر کار دررو هست اینکار رو نمی کنه.
خلاصه الان هم من در کمال بدجنسی خودم رو مشغول نشون دادم و دارم وبلاگم رو آپ می کنم و قند توی دلم آب می شه

هیچ نظری موجود نیست: