۱۳۹۲ فروردین ۲۱, چهارشنبه

روزای کشدار من


سلام دوستای خوبم .

توی این مدت یکم سرم شلوغ بود. به خاطر عید. البته اتفاق خاصی هم نیافتاده که بخوام بنویسم. به جز اینکه همسر گرامی کار پیدا کرد. شرکت خوبیه اما کارش فعلا موقت هست. اگر دایمی بشه خیلی خوبه. راهش هم با اتوبوس یکم دوره. 
و اما من...
امتحان زبان سنکا کالج رو دادم و خوب بنظرم خیلی آسون بود. تصمیم گرفتم حسابداری و امور مالی بخونم. متفاوته اما از پسش بر میام. سه تا درس برداشتم. از 15 می هم شروع میشه.

هنوز دارم دنبال کارمی گردم. راستش 3-4 روزه که خیلی افسرده شدم. احساس بی فایده بودن می کنم...می ترسم این حال و هوا روی آرینا هم تاثیر بد بزاره...قول می دم زود خوب بشم. تا اون موقع خداحافظ

۳ نظر:

پریسا گفت...

تبریک میگم کار پیدا کردن همسرت رو. بتدریج همه ی کارها درست میشه. مطمین باش.

بانو گفت...

چه جالب! منم دقیقن تصمیم گرفتم رشته‌م رو به Finance و Banking تغییر بدم... البته یه کم سابقه‌ی کار مرتبط دارم، ولی نه اونقدر که چشمگیر باشه

احساس خوب بکن... اولین و سخت‌ترین قدم رو برای تغییر برداشتی... باقیش دیگه فقط یه کم صبر می‌]خواد و تلاش

مانایی . از بودن و نبودن گفت...

خوش بگذره . هر جا باشی خوش باشی .