تمام کارهای واجب انجام شده. رزومه هامون رو هم کانادایی کردیم. 29 ژانویه یه ورک شاپ کاریابی هست که باید شرکت کنیم. فکر کنم 2 هفته طول بکشه. از 2 روز پیش شروع کردیم به فرستادن رزومه هامون. البته فکر کنم بهتره تمرکز بیشتر رو بزاریم روی کارهای داوطلبانه. این روزها هیچ کار دیگه ای نداریم بجز انتظار کشیدن. هر روز میریم استخر. آرینا خیلی دوست داره. تقریبا همیشه هم خالیه. توی ساختمان ما بیشتر آدمای پیر زندگی می کنن. این خیلی خوبه چون maintainance ساختمان خیلی عالی هست. امروز برای کنترل کردن پنجره ها اومده بودن. و کلا همه چیز بسیار تمیز و مرتب هست.
تنها چیزی که الان دلم میخواد اتفاق بیافته اینه که خانواده رو هم بتونم بیارم اینجا. اونوقت همه چیز عالی میشه. شاید اکثرا نگران کار باشن اما من می دونم که اون درست میشه.
در کل خوبیم و زندگی این گوشه دنیا هم جریان داره.
همگی خوش باشین
تنها چیزی که الان دلم میخواد اتفاق بیافته اینه که خانواده رو هم بتونم بیارم اینجا. اونوقت همه چیز عالی میشه. شاید اکثرا نگران کار باشن اما من می دونم که اون درست میشه.
در کل خوبیم و زندگی این گوشه دنیا هم جریان داره.
همگی خوش باشین
۳ نظر:
دقیقن منم در مورد کار همینطوری فکر میکنم... یعنی دیدم نسبت بهش خیلی مثبته. اصلن هم برام مهم نیست اگر لازم بشه از ردههای پائینتر شغلی شروع کنم کارم رو.
امیدوارم این مسئله هم برای شما بزودی حل بشه :)
شوکا جون چه خوب که همه چی مرتبه عزیزم .
ازتون ممنونم که بهم قوت قلب میدین.
ارسال یک نظر